شب شکن2



خاتم حضرت سلیمان (ع) و داستان وی با دیو


نتیجه تصویری برای عکس برای حكایت دیو و سلیمان

حضرت سلیمان(ع) فرزند داود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولت آن نام، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند. این دیوان، همان لشکریان نفسند که اگر آزاد باشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان روح آیند، خادم دولت سرای عشق شوند.


آیا می دانید داستان چوب توی آستین کردن» چیست؟!!!

چوب توی آستین کردن

از این عبارت زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم به کسی هشدار بدهیم با قوی تر از خودش درگیر نشود زیرا شکست خورده و مورد مجازات قرار خواهد گرفت. این ضرب المثل خبر از تنبیه و مجازاتی سخت برای شخص خطاب شونده دارد، برای مثال زمانی که می گوییم: با من در نیفت، چوب تو آستینت می کنم، منظور این است که تنبیه و مجازات بسیار بدی برای تو در نظر گرفته ام.

                                                                                             داستان در ادامه مطلب


داستان بسیار جالب ، خواندنی و عبرت آموز توبه نصوح

داستان عبرآموز توبه نصوح

نصوح، مردی که در حمام نه کار می کرد

مردی که سالیان سال همه را فریب داده بود نصوح نام داشت. نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی نه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام نه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه ، هم امرارمعاش می کرد هم ی شهوت ، گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجمع حامیان امربه معروف ونهی ازمنکریزد مطالب اینترنتی جستجوی دانش روز drhojjatyousfimanesh داستان های 4 تکرار زندگی های من ورزش نور گستر بلاگی برای فایل ها hamdelmoshaver